خاطره ای بنقل از مجید مروانی
گنجینه پنهان در سینه یاران
جمع آوری خاطرات شهداء و ایثارگران کوی نیرو
درباره وبلاگ


به وبلاگ گنجینه پنهان خوش آمدید. ارزش زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری شما می توانید از ادامه دهندگان آن باشید، همت کنید... از همه‌ی یاران تقاضا می‌کنیم که خاطرات خودشان را دریغ نکنند؛ زیرا دریغ ‌کردن خاطرات به نوعی به فراموشی‌ سپردن دوران جنگ است.
نويسندگان
پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, :: 1:6 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

21.مجید مروانی

تحریم بستنی!


بنام خدای اسیران.

بعدازآنکه خدمت سربازی راتمام کردم بصورت تمام وقت درپایگاه مقاومت شهید نادرحیاوی مسجد دوازده امام کوی نیروی اهواز به فعالیتم ادامه دادم. در آن زمان تعداد زیادی از بچه ها برای اعزام به جبهه آماده می شدند، ازجمله شهید محمدرضا حسام آبادی، عبدالصمد یراحی، شهید سعیدکوتی و دیگر دوستان از جمله برادرم حاج محمدرضا بودند که برای توجیه وآموزش اولیه به پارک کودک زیتون کارگری رفتند و پس از چند روز توقف در آنجا بالاخره بطرف منطقه جنگی حرکت کردند. گویی دلم راباخود بردند، راستش بویژه برای برادرم محمدرضا دلشوره داشتم. در چهره اش معصومیت و نجابت خاصی می دیدم و به بازگشتنش امید نداشتم.خبراسارتش را که شنیدم بغضم ترکید. بین بچه های مسجد از یکطرف و خانواده ازطرف دیگر ولوله ای افتاد و من در این میان باید کاری می کردم که آرامش به آنها برگردد هر چند کار سختی بود ولی به لطف خدا این مرحله را پشت سرگذاشتم و از آن به بعد خودم را برای شرایط جدیدی که پیش آمد، آماده کردم. بعد از اینکه از محل اسارت برادرم اطلاع پیدا کردم ازطریق نامه سعی کردم اسارت رابرایش قابل تحمل کنم ولی وقتی نامه های ارسالی او را می خواندم متوجه شدم که خودش خیلی زود بااسارت کنارآمده و رسالت زینب گونه اش را به شایستگی انجام داده است. البته دراین مدت دوسال وسه ماه اتفاقات تلخ وشیرینی گذشت که گفتن آنها بطول می کشد که ان شاءالله در آینده به ذکر آنها خواهم پرداخت. فقط بعنوان نمونه اشاره میکنم. از جمله موضوع بستنی بود که حاج محمدرضا خیلی دوست داشت و مادرم در این مدت علیرغم اینکه او نیز به بستنی علاقه داشت، ولی حتی برای یکبار در مدت اسارت محمدرضا به بستنی لب نزد. وقتی از او می پرسیدم چرا بستنی نمی خوری؟ تو که به بستنی علاقه داری. گفت: مادر، وقتی محمدرضا بهبستنی علاقه دارد، چطور بستنی ازگلوی من پایین می رود و در حالی که معلوم نیست پسرم آنجا بستنی می خوره یا نه!.

تاریخ ارسال: 09/03/93


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پیوندهای روزانه



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 880
بازدید کل : 20872
تعداد مطالب : 334
تعداد نظرات : 138
تعداد آنلاین : 1

چاپ این صفحه